در
بزرگداشت
روز انترناسیونالیست
(جهانی) پرولتری زنان
بسیاری از کمونیستها زنان کارگر
و در کل طبقه کارگر را
طبقهای
در خود
تحلیل میکنند.
و با تحلیلهای کلی میگویند
که طبقه کارگر
و ازجمله زنان کارگر
باید به
طبقهای برای خود
تبدیل شود.
این تا حد
نسبی صحیح است
اما مشکل آنجاست که کمونیستهای
انقلابی ایران
و در کل جنبش
کمونیستی
انقلابی و بهویژه مائوئیستهای
انقلابی بهعنوان
نمایندگان پرولتاریا
هنوز خود
جنبشی است که در خود است
و تا زمانی
که از خود
بیرون نیاید
و با تحلیلهای ناصحیح غیر ماتریالیسم
دیالکتیکی خویش
را زیر ذرهبین
نقد رادیکال
مارکسیسمی نگذارد و از
گرایشات شدیداً
راست خویش
گسست ننماید،
نمیتواند
طبقه کارگر
را به
طبقهای برای خود
که برای
کسب قدرت سیاسی
و برقراری
دیکتاتوری
پرولتاریا
مبارزه آگاهانه
کند، تبدیل سازد.
در
بخش تبیین
تئوری
مربوط به جنبش زنان
تئوری کمونیسم
علمی جنبش
کمونیستی
از تفکرات خردهبورژوازی
و بورژوازی
همچنان
در رنج است. و "پیشروترین"مان که فکر میکند
تزهایی
در مورد جنبش
زنان داده
است درگذشتهی خود را
حبس کرده است
و فکر میکند یکبار
برای همیشه
چنان تزهایی
را برشمردن
ولی در پراتیک
مبارزه علمی و
آزمونهای علمی نبردن تا
صحت و سقم آن
در آزمایشگاه پراتیک
عملی مبارزه
طبقاتی روشن
نشود، کافی است!
تحلیلهایمان
نهتنها
بهروز
نیست
بلکه زنده و
پویا نیز نیست! چراکه
بسیاری از آن تزها
بهروز
نشدهاند.
نمیتوان در
ماشینی که موتورش
برای استفاده
از گازوییل
ساختهشده
است بنزین
سوپر ریخت.
روشن است
که در این
صورت عواقب آن
چیست؟! بنابراین
موتور ماشین سرخ جنبش
کمونیستی
باید تعویض
شود و به
موتور توربو
که تنها از بنزین
سوپر استفاده
میکند، مجهز شود!
تنها کافی است که لنین
و مائو این آموزگاران بزرگ
پرولتاریا
را در نظر
بگیرم که
همچون دگماتیستهای
چسبیده به گذشته
تنها به
تئوری
مارکس و انگلس اکتفا نمیکردند و مثلاً
لنین تکامل سرمایهداری
به "امپریالیسم بهمثابهی
بالاترین
مرحلهی سرمایهداری"
را تببین
نمیکرد و همچنان به
سرمایهداری
دوران رقابت
آزاد میچسبید، و یا
رفیق مائو
تئوری
جنگ طولانیمدت
خلق را با تلفیق
مارکسیسم لنینیسم
با شرایط
مشخص چین را
تبیین نمیکرد،
و به تز
اعتصاب تا قیام (
همچون انقلاب
اکتبر به
رهبری لنین و بلشویکها)
الگو برداران
جناح دگماتیک
حزب کمونیست
میچسبید؟!
در این
صورت نه
انقلاب اکتبر
1917 و کسب قدرت سیاسی
و دیکتاتوری
پرولتاریا
در روسیه
تزاری و نه
پیروزی
انقلاب چین بهتوسط مائوئیستها
از امکان پیروز
شدن و موفقیت
تاریخی سترگ برخوردار نبودند!
نکتهی
اساسی این است:
یا به رسوبات گذشته تبدیلشدن
یا پیشرو آینده برای
پیروزی موفقیتآمیز
انقلاب پرولتاریایی
کمونیستی
بودن.
و
تا زمانی
که جنبش کمونیستی از در گذشته
خود غرق
شدن و در خود
بودن بیرون
نیاید نمیتواند
طبقه کارگر
را به
طبقهای برای خود
تبدیل نماید.
برهان عظیمی
چهارشنبه ۷ اسفند , ۱۳۹۳ مطابق ۲۵ فوریه ۲۰۰۱۵